معنی فارسی erth
B1واقعیت یا هسته اصلی یک موضوع که عموماً پیچیده است.
The core or essential truth of a matter, which is often complex.
- NOUN
example
معنی(example):
واقعیت اصلی مشکل بسیار عمیقتر از آن چیزی است که به نظر میرسد.
مثال:
The erth of the matter is much deeper than it seems.
معنی(example):
درک حقیقت اصلی مسئله برای حل آن ضروری است.
مثال:
Understanding the erth of the issue is essential for resolution.
معنی فارسی کلمه erth
:
واقعیت یا هسته اصلی یک موضوع که عموماً پیچیده است.