معنی فارسی escamotage

B2

اسکاموتاژ، به معنای ناپدید کردن یا پنهان کردن اشیاء به طریقی که بینندگان متوجه نشوند.

The art of disappearing or concealing items in a way that is unnoticed by the audience.

example
معنی(example):

جادوگر یک ترفند حیرت‌انگیز اسکاموتاژ انجام داد.

مثال:

The magician performed an amazing escamotage trick.

معنی(example):

اسکاموتاژ وسایل کلید اصلی اجرا بود.

مثال:

The escamotage of props was key to the performance.

معنی فارسی کلمه escamotage

: معنی escamotage به فارسی

اسکاموتاژ، به معنای ناپدید کردن یا پنهان کردن اشیاء به طریقی که بینندگان متوجه نشوند.