معنی فارسی escarbuncle
B2اسکاربونکل، نوعی سنگ قیمتی با رنگهای مختلف که معمولاً در زینتآلات مورد استفاده قرار میگیرد.
A scarab or precious gem, often a reference to the gemstone.
- NOUN
example
معنی(example):
یک اسکاربونکل سنگ قیمتی است که در جواهرسازی استفاده میشود.
مثال:
An escarbuncle is a precious stone used in jewelry.
معنی(example):
اسکاربونکل در نور خورشید به طور درخشانی میدرخشید.
مثال:
The escarbuncle shone brightly in the sunlight.
معنی فارسی کلمه escarbuncle
:
اسکاربونکل، نوعی سنگ قیمتی با رنگهای مختلف که معمولاً در زینتآلات مورد استفاده قرار میگیرد.