معنی فارسی escarmouche

B2

اسکارموش، درگیری یا مشاجره کوتاه و ناچیز که معمولاً زمینه‌ساز یک تنش بزرگ‌تر می‌شود.

A minor dispute or skirmish; often a precursor to a larger conflict.

example
معنی(example):

دو طرف در طول مذاکرات در یک درگیری کوتاه حضور یافتند.

مثال:

The two sides engaged in a brief escarmouche during the negotiations.

معنی(example):

درگیری کوتاه به یک منازعه بزرگ‌تر تبدیل شد.

مثال:

The escarmouche escalated into a larger conflict.

معنی فارسی کلمه escarmouche

: معنی escarmouche به فارسی

اسکارموش، درگیری یا مشاجره کوتاه و ناچیز که معمولاً زمینه‌ساز یک تنش بزرگ‌تر می‌شود.