معنی فارسی escence

B2

ماهیت به جوهر یا قاعده اصلی یک چیز اشاره دارد که ویژگی‌های اصلی آن را توصیف می‌کند.

The intrinsic nature or indispensable quality of something, especially something abstract.

example
معنی(example):

ماهیت استدلال درک آن دشوار بود.

مثال:

The essence of the argument was difficult to grasp.

معنی(example):

او ماهیت تابستان را در نقاشی‌اش به تصویر کشید.

مثال:

She captured the essence of summer in her painting.

معنی فارسی کلمه escence

: معنی escence به فارسی

ماهیت به جوهر یا قاعده اصلی یک چیز اشاره دارد که ویژگی‌های اصلی آن را توصیف می‌کند.