معنی فارسی escortment
B1همراهی، فرآیند یا عمل همراهی یا نگهداری از یک فرد مخصوص، به ویژه در موقعیتهای رسمی.
The act of accompanying or providing support to someone, typically in a formal context.
- NOUN
example
معنی(example):
ترتیب همراهی شخصیتهای مهم به خوبی سازماندهی شده بود.
مثال:
The escortment of the dignitaries was well organized.
معنی(example):
همراهی توسط نگهبانان امنیت آنها را تضمین کرد.
مثال:
The escortment by the guards ensured their safety.
معنی فارسی کلمه escortment
:
همراهی، فرآیند یا عمل همراهی یا نگهداری از یک فرد مخصوص، به ویژه در موقعیتهای رسمی.