معنی فارسی espacement

B1

فاصله‌گذاری، فاصله‌ای که بین حروف یا کلمات در نوشتار وجود دارد.

The space or distance between letters or words in written text.

example
معنی(example):

فاصله‌گذاری حروف در سند به صورت یکنواخت توزیع شده است.

مثال:

The espacement of the letters in the document is evenly distributed.

معنی(example):

تنظیم فاصله‌گذاری می‌تواند خوانایی متن را بهبود بخشد.

مثال:

Adjusting the espacement can improve the readability of the text.

معنی فارسی کلمه espacement

: معنی espacement به فارسی

فاصله‌گذاری، فاصله‌ای که بین حروف یا کلمات در نوشتار وجود دارد.