معنی فارسی esperantist
B1اسپرنتیست، فردی که به زبان اسپرانتو مسلط است و از آن استفاده میکند.
A person who speaks Esperanto and often participates in its community and culture.
- NOUN
example
معنی(example):
یک اسپرنتیست اغلب در جلسات بینالمللی اسپرانتو شرکت میکند.
مثال:
An esperantist often participates in international Esperanto meetings.
معنی(example):
او خود را یک اسپرنتیست میداند و از یادگیری زبانهای جدید لذت میبرد.
مثال:
He identifies as an esperantist and enjoys learning new languages.
معنی فارسی کلمه esperantist
:
اسپرنتیست، فردی که به زبان اسپرانتو مسلط است و از آن استفاده میکند.