معنی فارسی essentialises
B1به معنای ابراز یا تفسیر چیزی بر اساس ویژگی‌های اصلی‌اش است.
To simplify by reducing to the essential aspects.
- verb
verb
معنی(verb):
To reduce to its essence.
example
معنی(example):
او استدلال‌ها را اساسی‌سازی می‌کند تا آن‌ها را واضح‌تر کند.
مثال:
She essentialises the arguments to make them clearer.
معنی(example):
در تحلیل او، تفاوت‌های فرهنگی اساسی‌سازی می‌شوند.
مثال:
In her analysis, she essentialises cultural differences.
معنی فارسی کلمه essentialises
:
به معنای ابراز یا تفسیر چیزی بر اساس ویژگی‌های اصلی‌اش است.
