معنی فارسی esterify

B2

عملکردی که در آن الکل‌ها و اسیدها به منظور تولید استرها با هم ترکیب می‌شوند.

To combine an alcohol and an acid to form an ester.

example
معنی(example):

برای ایجاد طعم میوه، می‌توان الکل‌ها را با اسیدها استرئفیک کرد.

مثال:

To create a fruit flavor, one can esterify alcohols with acids.

معنی(example):

شیمیدان‌ها اغلب ترکیبات آلی را برای کاربردهای مختلف استرئفیک می‌کنند.

مثال:

Chemists often esterify organic compounds for various applications.

معنی فارسی کلمه esterify

: معنی esterify به فارسی

عملکردی که در آن الکل‌ها و اسیدها به منظور تولید استرها با هم ترکیب می‌شوند.