معنی فارسی esthetics

B1

مطالعه و درک زیبایی و ظرافت در هنر و طبیعت.

The study of beauty or taste.

noun
معنی(noun):

The study or philosophy of beauty.

example
معنی(example):

زیبایی‌شناسی می‌تواند نحوه ادراک شما از فرهنگ‌های مختلف را تحت تأثیر قرار دهد.

مثال:

Esthetics can influence how you perceive different cultures.

معنی(example):

علاقه‌اش به زیبایی‌شناسی او را به سمت هنرمند شدن سوق داد.

مثال:

Her interest in esthetics led her to become an artist.

معنی فارسی کلمه esthetics

: معنی esthetics به فارسی

مطالعه و درک زیبایی و ظرافت در هنر و طبیعت.