معنی فارسی estima

B1

برآورد، تقدیر یا تجزیه و تحلیل غیررسمی در مورد چیزی.

An approximate calculation or judgment regarding something.

example
معنی(example):

برآورد هزینه پروژه بیشتر از حد انتظار بود.

مثال:

The estima of the project's cost was higher than expected.

معنی(example):

آنها برآوردی برای کار نوسازی ارائه دادند.

مثال:

They submitted an estima for the renovation work.

معنی فارسی کلمه estima

: معنی estima به فارسی

برآورد، تقدیر یا تجزیه و تحلیل غیررسمی در مورد چیزی.