معنی فارسی estimated
B1تخمین زده شده، برآورد شده به طور تقریبی.
Calculated approximately.
- verb
verb
معنی(verb):
To calculate roughly, often from imperfect data.
معنی(verb):
To judge and form an opinion of the value of, from imperfect data.
example
معنی(example):
تاریخ تکمیل تخمینی ماه آینده است.
مثال:
The estimated completion date is next month.
معنی(example):
آنها هزینه تخمینی برای پروژه را ارائه دادند.
مثال:
They provided an estimated cost for the project.
معنی فارسی کلمه estimated
:
تخمین زده شده، برآورد شده به طور تقریبی.
