معنی فارسی estival

B1 /iːˈstʌɪv(ə)l/

فصل تابستان، به ویژه در رابطه با فعالیت‌های خاص مانند تعطیلات یا جشنواره‌ها.

Relating to or occurring in summer.

adjective
معنی(adjective):

Of or relating to summer.

معنی(adjective):

Coming forth in the summer.

example
معنی(example):

جشنواره در فصل تابستان برگزار می‌شود.

مثال:

The festival takes place during an estival season.

معنی(example):

بسیاری از پرندگان آب و هوای تابستانی را برای جوجه‌کشی ترجیح می‌دهند.

مثال:

Many birds prefer estival climates for breeding.

معنی فارسی کلمه estival

: معنی estival به فارسی

فصل تابستان، به ویژه در رابطه با فعالیت‌های خاص مانند تعطیلات یا جشنواره‌ها.