معنی فارسی estopped

B1

عملی که به دلیل شرایط یا توافق‌های قبلی دیگر قابل پیگیری یا ادامه دادن نیست.

Prevented or barred from asserting a claim or right due to previous conduct.

verb
معنی(verb):

To impede or bar by estoppel.

معنی(verb):

To stop up, to plug

example
معنی(example):

عمل به وسیله توافق قبلی متوقف شد.

مثال:

The action was estopped by a previous agreement.

معنی(example):

مسئولیت او به دلیل وعده‌های قبلی‌اش متوقف شد.

مثال:

His liability was estopped due to his prior promises.

معنی فارسی کلمه estopped

: معنی estopped به فارسی

عملی که به دلیل شرایط یا توافق‌های قبلی دیگر قابل پیگیری یا ادامه دادن نیست.