معنی فارسی estuarian
B2مربوط به یا ساکن در نواحی استوانت.
Relating to or inhabiting estuaries.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
گونههای استورانی در آبهای نیمه شور رشد میکنند.
مثال:
The estuarian species thrive in brackish waters.
معنی(example):
زیستگاههای استورانی از نظر تنوع زیستی غنی هستند.
مثال:
Estuarian habitats are rich in biodiversity.
معنی فارسی کلمه estuarian
:
مربوط به یا ساکن در نواحی استوانت.