معنی فارسی eten
B1ایتِن، نام یک منطقه یا فرهنگ شناخته شده با جشنوارهها و غذاهای خاص.
A place known for its unique festivals and food.
- OTHER
example
معنی(example):
ایتِن به خاطر جشنوارههای فرهنگی منحصر به فردش معروف است.
مثال:
Eten is known for its unique cultural festivals.
معنی(example):
غذای محلی در ایتِن یک جاذبه مهم است.
مثال:
The local food in eten is a major attraction.
معنی فارسی کلمه eten
:
ایتِن، نام یک منطقه یا فرهنگ شناخته شده با جشنوارهها و غذاهای خاص.