معنی فارسی eternally
B2به معنای برای همیشه و بدون تغییر در مدت زمان، معمولاً در زمینه احساسات یا وضعیتها استفاده میشود.
In a way that lasts forever or for an unlimited period; lasting or continuing without end.
- adverb
adverb
معنی(adverb):
For eternity; forever.
مثال:
I shall be eternally grateful for your assistance.
معنی(adverb):
Unceasingly, recurringly.
example
معنی(example):
او برای کمک شما به طور ابدی سپاسگزار است.
مثال:
She is eternally grateful for your help.
معنی(example):
او به طور ابدی او را دوست داشت، با وجود تفاوتهایشان.
مثال:
He loved her eternally, despite their differences.
معنی فارسی کلمه eternally
:
به معنای برای همیشه و بدون تغییر در مدت زمان، معمولاً در زمینه احساسات یا وضعیتها استفاده میشود.