معنی فارسی etherate

B1

Etherate به عمل جداسازی ناخالصی‌ها از یک ترکیب با استفاده از اتر اطلاق می‌شود.

To extract or purify a substance by using ether.

example
معنی(example):

ما باید محلول را اتر کنیم تا ناخالصی‌ها را از بین ببریم.

مثال:

We need to etherate the solution to remove impurities.

معنی(example):

نمونه را با احتیاط اتر کنید تا نتایج دقیق حاصل شود.

مثال:

Etherate the sample carefully to ensure accurate results.

معنی فارسی کلمه etherate

: معنی etherate به فارسی

Etherate به عمل جداسازی ناخالصی‌ها از یک ترکیب با استفاده از اتر اطلاق می‌شود.