معنی فارسی ethereally
B2به گونهای غیر مادی و زیبا، شبیه به یک دنیای دیگر.
In a manner that is ethereal; light, delicate, and otherworldly.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به طور اترالیت روی صحنه رقصید و تماشاگران را مجذوب کرد.
مثال:
She danced ethereally across the stage, captivating the audience.
معنی(example):
موسیقی به طور اترالیت نواخته شد و جو کلی مراسم را تقویت کرد.
مثال:
The music played ethereally, enhancing the overall atmosphere of the event.
معنی فارسی کلمه ethereally
:
به گونهای غیر مادی و زیبا، شبیه به یک دنیای دیگر.