معنی فارسی etheric
B1مرتبط با اتر، به ویژه در مواردی که به جنبههای روحانی یا غیرمادی اشاره دارد.
Relating to or denoting a substance believed to fill the universe beyond the terrestrial sphere.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
انرژی اتریک او را احاطه کرد و ذهنش را آرام کرد.
مثال:
The etheric energy surrounded her, calming her mind.
معنی(example):
او از موجودات اتریک صحبت کرد که در بعدی دیگر زندگی میکنند.
مثال:
He spoke of etheric beings living in another dimension.
معنی فارسی کلمه etheric
:
مرتبط با اتر، به ویژه در مواردی که به جنبههای روحانی یا غیرمادی اشاره دارد.