معنی فارسی ethicised

B1

راهنماها یا اعمالی که مطابق با اصول اخلاقی تنظیم شده‌اند.

Adjusted to meet ethical standards; made ethical.

verb
معنی(verb):

To make ethical.

example
معنی(example):

راهنماهای اخلاقی شده، اطمینان بخشید که همه کارمندان به طور عادلانه رفتار شوند.

مثال:

The ethicised guidelines ensured fair treatment for all employees.

معنی(example):

آنها شیوه‌های اخلاقی را در سراسر سازمان خود پیاده کرده‌اند.

مثال:

They have implemented ethicised practices throughout their organization.

معنی فارسی کلمه ethicised

: معنی ethicised به فارسی

راهنماها یا اعمالی که مطابق با اصول اخلاقی تنظیم شده‌اند.