معنی فارسی ethmoturbinate

B1

ساختمانهای استخوانی در بینی که به تصفیه و مرطوب کردن هوا کمک می‌کند.

Bony structures in the nose that assist in filtering and humidifying the air.

example
معنی(example):

ساختارهای اتیموتوربینی به فیلتر کردن هوای تنفسی ما کمک می‌کنند.

مثال:

Ethmoturbinate structures help filter the air we breathe.

معنی(example):

اتیموتوربینی نقش حیاتی در عملکرد تنفسی دارد.

مثال:

The ethmoturbinate plays a critical role in respiratory function.

معنی فارسی کلمه ethmoturbinate

: معنی ethmoturbinate به فارسی

ساختمانهای استخوانی در بینی که به تصفیه و مرطوب کردن هوا کمک می‌کند.