معنی فارسی ethnocentrism
B2 /ˌɛθ.nəʊˈsɛn.tɹɪzm̩/تمایل به دیدن دنیا از دیدگاه فرهنگی خود و قضاوت سایر فرهنگ‌ها بر اساس آن.
The belief in the inherent superiority of one's own ethnic group or culture.
- noun
noun
معنی(noun):
The tendency to look at the world primarily from the perspective of one's own traditional, deferred, or adoptive ethnic culture.
example
معنی(example):
قوم‌نگری می‌تواند موانعی در ارتباطات جهانی ایجاد کند.
مثال:
Ethnocentrism can create barriers in global communication.
معنی(example):
درک قوم‌نگری برای ترویج تحمل اهمیت دارد.
مثال:
Understanding ethnocentrism is important for fostering tolerance.
معنی فارسی کلمه ethnocentrism
:
تمایل به دیدن دنیا از دیدگاه فرهنگی خود و قضاوت سایر فرهنگ‌ها بر اساس آن.
