معنی فارسی ethnological

B1

قوم‌شناسی، مربوط به مطالعه ساختار و ویژگی‌های فرهنگی انسان‌ها.

Relating to the comparative and analytical study of cultures.

example
معنی(example):

مطالعات قوم‌شناسی به تحلیل آثار فرهنگی می‌پردازند.

مثال:

Ethnological studies analyze cultural artifacts.

معنی(example):

بررسی قوم‌شناسی تغییرات در ساختار اجتماعی را نشان داد.

مثال:

The ethnological survey revealed changes in social structure.

معنی فارسی کلمه ethnological

: معنی ethnological به فارسی

قوم‌شناسی، مربوط به مطالعه ساختار و ویژگی‌های فرهنگی انسان‌ها.