معنی فارسی ethnotechnics
B1مطالعه تکنیکهای سنتی که در جوامع مختلف استفاده میشود.
The study of traditional techniques used by different cultures.
- NOUN
example
معنی(example):
فنآوریهای قومی تکنیکهای سنتی مورد استفاده توسط فرهنگهای مختلف را بررسی میکند.
مثال:
Ethnotechnics explores traditional techniques used by different cultures.
معنی(example):
کارگاه بر روی فنآوریهای قومی در صنعت دستی متمرکز بود.
مثال:
The workshop focused on ethnotechnics in crafting.
معنی فارسی کلمه ethnotechnics
:
مطالعه تکنیکهای سنتی که در جوامع مختلف استفاده میشود.