معنی فارسی eudemonistically
B2به شیوهای که منجر به شادی و رفاه واقعی میشود.
In a manner that promotes well-being and happiness.
- ADVERB
example
معنی(example):
او پس از داوطلبی احساس رضایت اودمونیکی کرد.
مثال:
She felt eudemonistically fulfilled after volunteering.
معنی(example):
زندگی به صورت اودمونیکی به معنی تلاش برای رفاه است.
مثال:
Living eudemonistically means striving for well-being.
معنی فارسی کلمه eudemonistically
:
به شیوهای که منجر به شادی و رفاه واقعی میشود.