معنی فارسی eudiagnostic
B1ابزارها و رویکردهایی برای تشخیص و ارزیابی رفاه.
Tools and approaches for diagnosing and assessing well-being.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ابزارهای اودیانگنوستیک به شناسایی رفاه کمک میکنند.
مثال:
Eudiagnostic tools help identify well-being.
معنی(example):
رویکرد اودیانگنوستیک در ارزیابیهای سلامتی استفاده میشود.
مثال:
The eudiagnostic approach is used in health assessments.
معنی فارسی کلمه eudiagnostic
:
ابزارها و رویکردهایی برای تشخیص و ارزیابی رفاه.