معنی فارسی eunuchise
B1عمل خنثی کردن به معنای تغییر فیزیولوژیکی فرد به گونهای است که توانایی تولید مثل را از دست بدهد.
To make someone a eunuch, typically through surgical means.
- VERB
example
معنی(example):
خنثی کردن کسی در برخی از فرهنگهای باستانی یک عمل رایج بود.
مثال:
To eunuchise someone was a common practice in some ancient cultures.
معنی(example):
خنثیسازی اغلب با دربارهای سلطنتی ارتباط داشت.
مثال:
Eunuchising was often associated with royal courts.
معنی فارسی کلمه eunuchise
:
عمل خنثی کردن به معنای تغییر فیزیولوژیکی فرد به گونهای است که توانایی تولید مثل را از دست بدهد.