معنی فارسی eunuchizing

B1

عملیات و فرایندهای مرتبط با بی‌تنظیم کردن فرد را توصیف می‌کند.

The act of making someone a eunuch.

example
معنی(example):

عملیات کاستریا در فرهنگ‌های مختلف به شدت متفاوت بود.

مثال:

Eunuchizing practices varied greatly across cultures.

معنی(example):

روش‌های کاستریا معمولاً محرمانه بودند.

مثال:

The methods of eunuchizing were often secretive.

معنی فارسی کلمه eunuchizing

: معنی eunuchizing به فارسی

عملیات و فرایندهای مرتبط با بی‌تنظیم کردن فرد را توصیف می‌کند.