معنی فارسی europeanising

B1

عملیاتی که در آن یک فرهنگ یا جامعه به تدریج ویژگی‌های فرهنگی اروپا را به خود می‌گیرد.

The process of adopting or integrating European cultural traits.

example
معنی(example):

اروپایی‌سازی شهر در معماری آن مشهود است.

مثال:

The europeanising of the city is evident in its architecture.

معنی(example):

تأثیرات اروپایی‌سازی فرهنگی بر نحوه حفظ سنت‌ها تأثیر دارد.

مثال:

Cultural europeanising impacts how traditions are preserved.

معنی فارسی کلمه europeanising

: معنی europeanising به فارسی

عملیاتی که در آن یک فرهنگ یا جامعه به تدریج ویژگی‌های فرهنگی اروپا را به خود می‌گیرد.