معنی فارسی europeward
B1به سمت اروپا، حرکتی به سوی قاره اروپا.
Europeward, in the direction of Europe.
- ADVERB
example
معنی(example):
آنها به سمت اروپا سفر کردند تا تجربیات جدیدی پیدا کنند.
مثال:
They traveled Europeward in search of new experiences.
معنی(example):
بادها به سمت اروپا میوزیدند.
مثال:
The winds were blowing Europeward.
معنی فارسی کلمه europeward
:
به سمت اروپا، حرکتی به سوی قاره اروپا.