معنی فارسی euthanized
B1پایان دادن به زندگی یک حیوان یا فرد به شیوهای انسانی و بدون درد.
Having been intentionally put to death to relieve suffering.
- verb
verb
معنی(verb):
To carry out euthanasia on (a person or animal).
مثال:
John decided to euthanize his dying dog.
example
معنی(example):
این سگ پیر پس از تعیین رنج توسط دامپزشک کشته شد.
مثال:
The old dog was euthanized after the vet determined it was suffering.
معنی(example):
او از دانستن اینکه گربه ولگرد به آرامی کشته شده است، احساس راحتی کرد.
مثال:
She felt relief knowing the stray cat had been euthanized peacefully.
معنی فارسی کلمه euthanized
:
پایان دادن به زندگی یک حیوان یا فرد به شیوهای انسانی و بدون درد.