معنی فارسی evaginating
B1بیرون زدگی، به حالتی اطلاق میشود که در آن بافتی به طور کامل یا جزئی به سمت خارج و به طرف محیط باز میشود.
To turn inside out or fold outward in a biological context.
- verb
verb
معنی(verb):
To evert a bodily organ inside surface to outside.
معنی(verb):
To cause (a bodily organ or part) to turn inside out.
example
معنی(example):
فرایند بیرون زدگی زمانی رخ میدهد که بافت به سمت خارج تا میخورد.
مثال:
The process of evaginating occurs when the tissue folds outward.
معنی(example):
در زیستشناسی، بیرون زدگی میتواند در توسعه برخی ارگانیسمها کمک کند.
مثال:
In biology, evaginating can help in the development of certain organisms.
معنی فارسی کلمه evaginating
:
بیرون زدگی، به حالتی اطلاق میشود که در آن بافتی به طور کامل یا جزئی به سمت خارج و به طرف محیط باز میشود.