معنی فارسی evangelisation
B1تبلیغ دین، فرآیند گسترش اعتقادات و آموزههای مذهبی به دیگران است.
The act or process of spreading the Christian gospel and promoting religious beliefs.
- NOUN
example
معنی(example):
تبلیغ دین به جوامع دورافتاده برای گسترش ایمان بسیار مهم است.
مثال:
The evangelisation of remote communities is crucial for spreading the faith.
معنی(example):
بسیاری از سازمانها بر تلاشهای تبلیغ دین در نقاط مختلف جهان تمرکز دارند.
مثال:
Many organizations focus on evangelisation efforts in different parts of the world.
معنی فارسی کلمه evangelisation
:
تبلیغ دین، فرآیند گسترش اعتقادات و آموزههای مذهبی به دیگران است.