معنی فارسی evangelism
B2مروّج‌گری، تلاشی برای گسترش ایمان مسیحی به دیگران.
The spreading of the Christian gospel by public preaching or personal witness.
- noun
noun
معنی(noun):
Sharing news of something in order to convince someone to join or otherwise accept it.
معنی(noun):
The process of evangelizing.
example
معنی(example):
مروّج‌گری معمولاً از طریق برنامه‌های اجتماعی انجام می‌شود.
مثال:
Evangelism is often practiced through community outreach programs.
معنی(example):
کلیسا بر مروّج‌گری برای گسترش جماعت خود تمرکز دارد.
مثال:
The church focuses on evangelism to grow its congregation.
معنی فارسی کلمه evangelism
:
مروّج‌گری، تلاشی برای گسترش ایمان مسیحی به دیگران.
