معنی فارسی evanish

B1

ناپدید شدن، به طور ناگهانی یا به تدریج از نظر دور شدن.

To disappear suddenly or gradually.

verb
معنی(verb):

To vanish.

example
معنی(example):

جادوگر خرگوش را در یک لحظه ناپدید کرد.

مثال:

The magician made the rabbit vanish in an instant.

معنی(example):

او دید که دود شروع به ناپدید شدن در هوا کرد.

مثال:

She watched the smoke begin to vanish into the air.

معنی فارسی کلمه evanish

: معنی evanish به فارسی

ناپدید شدن، به طور ناگهانی یا به تدریج از نظر دور شدن.