معنی فارسی evanition
C1محو شدن، ناپدید شدن؛ به حالتی اطلاق میشود که چیزی به تدریج ناپدید میشود یا از بین میرود.
The process of gradually disappearing or fading away.
- NOUN
example
معنی(example):
محو شدن صدا اتاق را به طرز عجیبی ساکت کرد.
مثال:
The evanition of the sound made the room eerily quiet.
معنی(example):
در ادبیات، محو شدن امید میتواند به ناامیدی منجر شود.
مثال:
In literature, the evanition of hope can lead to despair.
معنی فارسی کلمه evanition
:
محو شدن، ناپدید شدن؛ به حالتی اطلاق میشود که چیزی به تدریج ناپدید میشود یا از بین میرود.