معنی فارسی eveless

B1

بدون شر، عدم وجود فاسد یا مضر.

Without evil; devoid of wrongdoing or malice.

example
معنی(example):

شب بی‌پایان به نظر می‌رسید که برای همیشه کشیده شود.

مثال:

The endless night seemed to stretch forever.

معنی(example):

در خلاء بدون شر، سکوت عجیبی وجود داشت.

مثال:

In the eveless void, there was an eerie silence.

معنی فارسی کلمه eveless

: معنی eveless به فارسی

بدون شر، عدم وجود فاسد یا مضر.