معنی فارسی evendown
B1به معنای به طور یکنواخت و صاف به سمت پایین.
Referring to a uniform downward direction or motion.
- OTHER
example
معنی(example):
شاخههای درخت به سمت زمین به صورت یکنواخت کشیده شده بودند.
مثال:
The tree branches reached out evendown towards the ground.
معنی(example):
وقتی که او راه میرفت، سایهاش به صورت یکنواخت در طول مسیر نمایان میشد.
مثال:
When he walked, his shadow appeared evendown along the path.
معنی فارسی کلمه evendown
:
به معنای به طور یکنواخت و صاف به سمت پایین.