معنی فارسی every single
B1هر یک، به معنای هر مورد یا شیء بهطور جداگانه به کار میرود.
Each one; all without exception.
- OTHER
example
معنی(example):
او هر یک از جعبهها را در لیست بررسی کرد.
مثال:
She checked every single box on the list.
معنی(example):
میخواهم هر یک از جزئیات نقشه را بدانم.
مثال:
I want to know every single detail of the plan.
معنی فارسی کلمه every single
:
هر یک، به معنای هر مورد یا شیء بهطور جداگانه به کار میرود.