معنی فارسی every whit

B1

به‌طور کامل و بدون استثنا، تمامی جنبه‌های یک چیز.

Every part or aspect; entirely.

example
معنی(example):

او هر جزئی از او را دوست داشت.

مثال:

He loved her every whit.

معنی(example):

او در هر جزئی بی‌نقص بود.

مثال:

She was perfect in every whit.

معنی فارسی کلمه every whit

: معنی every whit به فارسی

به‌طور کامل و بدون استثنا، تمامی جنبه‌های یک چیز.