معنی فارسی everywhereness
B1همهجا بودن به حالتی اشاره دارد که در آن فرد یا چیزی در هر جا قابل مشاهده یا احساس باشد.
The quality of being present in all places or everywhere.
- OTHER
example
معنی(example):
حضور او احساسی از همهجا بودن را القا میکند.
مثال:
Her presence gives an impression of everywhereness.
معنی(example):
مفهوم همهجا بودن میتواند به همحضور بودن مرتبط باشد.
مثال:
The concept of everywhereness can relate to omnipresence.
معنی فارسی کلمه everywhereness
:
همهجا بودن به حالتی اشاره دارد که در آن فرد یا چیزی در هر جا قابل مشاهده یا احساس باشد.