معنی فارسی evidential
B2 /ˌɛ.vɪˈdən.tʃəl/مربوط به شواهد و مدارکی که میتوانند در یک پرونده یا موضوعی خاص مورد استفاده قرار گیرند.
Relating to evidence; serving as proof.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Of or providing evidence.
example
معنی(example):
وکیل مدارک شواهدی را در دادگاه ارائه داد.
مثال:
The lawyer presented evidential documents in court.
معنی(example):
حمایت شواهدی در اثبات یک پرونده حیاتی است.
مثال:
Evidential support is crucial in proving a case.
معنی فارسی کلمه evidential
:
مربوط به شواهد و مدارکی که میتوانند در یک پرونده یا موضوعی خاص مورد استفاده قرار گیرند.