معنی فارسی evilly

B1

به طرز شیطانی، با نیت‌های بد و منفی عمل کردن.

In a manner that shows evil intentions or behavior.

example
معنی(example):

او به طرز شیطانی لبخند زد و نیت‌های واقعی خود را نشان داد.

مثال:

He smiled evilly, showing his true intentions.

معنی(example):

شرور همیشه به طرز شیطانی عمل می‌کرد تا به اهدافش برسد.

مثال:

The villain always acted evilly to achieve his goals.

معنی فارسی کلمه evilly

: معنی evilly به فارسی

به طرز شیطانی، با نیت‌های بد و منفی عمل کردن.