معنی فارسی eviscerations
B1عملیات خالی کردن احشاء که معمولاً در زمینههای خاص انجام میشود.
Multiple instances of the act of removing internal organs.
- NOUN
example
معنی(example):
خالی کردن احشاء تحت مقررات سخت انجام شد.
مثال:
The eviscerations were conducted under strict regulations.
معنی(example):
این خالی کردنها برای ایمنی غذا ضروری هستند.
مثال:
These eviscerations are necessary for food safety.
معنی فارسی کلمه eviscerations
:
عملیات خالی کردن احشاء که معمولاً در زمینههای خاص انجام میشود.