معنی فارسی ewe
A1 /juː/میش، مادهگوسفند، معمولاً برای تولید شیر یا پشم نگهداری میشود.
A female sheep, especially one that has had lambs.
- noun
noun
معنی(noun):
A female sheep, as opposed to a ram.
example
معنی(example):
یک میش، مادهگوسفند است.
مثال:
A ewe is a female sheep.
معنی(example):
میش به آرامی در مرتع چرا میکرد.
مثال:
The ewe grazed peacefully in the meadow.
معنی فارسی کلمه ewe
:
میش، مادهگوسفند، معمولاً برای تولید شیر یا پشم نگهداری میشود.