معنی فارسی ex-president
B1فردی که قبلاً رئیسجمهور بوده و اکنون دیگر در این سمت نیست.
A person who has previously held the office of president.
- noun
noun
معنی(noun):
A former president
example
معنی(example):
رئیسجمهور سابق در رویداد خیریه سخنرانی کرد.
مثال:
The ex-president gave a speech at the charity event.
معنی(example):
بسیاری از مردم همچنان به دستاوردهای رئیسجمهور سابق احترام میگذارند.
مثال:
Many people still admire the achievements of the ex-president.
معنی فارسی کلمه ex-president
:
فردی که قبلاً رئیسجمهور بوده و اکنون دیگر در این سمت نیست.