معنی فارسی exaggeratory
B2مبالغهآمیز، مربوط به بیان اغراقآمیز یا بزرگتر از واقعیت بودن.
Relating to or characterized by exaggeration.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
اظهارات مبالغهآمیز وضعیت را بیشتر از آنچه که لازم بود، گیجکننده کرد.
مثال:
The exaggeratory remarks made the situation more confusing than it needed to be.
معنی(example):
توصیف مبالغهآمیز او از رویداد آن را به یک داستان غیرقابل باور تبدیل کرد.
مثال:
Her exaggeratory description of the event turned it into an unlikely tale.
معنی فارسی کلمه exaggeratory
:
مبالغهآمیز، مربوط به بیان اغراقآمیز یا بزرگتر از واقعیت بودن.