معنی فارسی exalate

B1

افزایش یا بالا بردن، به ویژه در مورد فشار یا حالت‌ها.

To raise or elevate, especially in terms of pressure or states.

example
معنی(example):

دانشمند تصمیم گرفت فشار را در آزمایشگاه افزایش دهد.

مثال:

The scientist decided to exalate the pressure in the lab.

معنی(example):

او می‌خواست احساساتش را از طریق هنر ابراز کند.

مثال:

She wanted to exalate her emotions through art.

معنی فارسی کلمه exalate

: معنی exalate به فارسی

افزایش یا بالا بردن، به ویژه در مورد فشار یا حالت‌ها.